Seiten

Freiheit

Freiheit

Demokratie

Demokratie

Montag, 18. März 2013


بهاران خجسته باد
با آرزوی سالی‌ سرشار از موفقیت و پیروزی
وبا امید به شگفتن بهار بزرگ آزادی
 وتحقق دمکراسی وعدالت
نوروزتان پیروز

 

Dienstag, 12. März 2013

 چهار شنبه سوری ١٣٩١
بسوز ای آتش و بسوزان بنیان جهل و جنایت را


Freitag, 8. März 2013


فرخنده باد ۸ مارس روز جهانی زن


Es lebe der 8. März der internationale Frauentag





 

Donnerstag, 7. März 2013


آکسیون اعتراضی

آلمان / مونیخ

02 March 2013



 


همبستگی با مردم ایران برای آزادی و دموکراسی!
آزادی برای همه زندانیان سیاسی در ایران!
رژیم ملایان  باید برود!


تقلبات گسترده و برنامه ريزی شده در آخرين نمايش انتخاباتی رژيم تحت عنوان انتخابات تقلبات گسترده و برنامه ريزی شده در آخرين نمايش انتخاباتی رژيم تحت عنوان انتخابات رياست جمهوری در چهار سال پيش (١٣٨٨) موجی از حرکت های اعتراضي مردم ايران را برانگيخت. ميليون ها نفر به خيابان ها آمدند و عليه حکومت ضد بشری ملايان فرياد کشيدند. سردمداران رژيم، وحشت زده از شدت و گستردگي اعتراضات مردم، به شيوه هميشگی خود يعنی با توسل به زور و سرکوب وحشيانه به مقابله با مردم پرداختند.
از آن زمان تا کنون رژيم ددمنش جمهوري اسلامی به هر گونه انتقاد و اعتراضي با شدت هر چه تمام تر برخورد می کند. بخش های وسيعي از مردم ايران در چهار سال گذشته مورد خشونت های مأموران جنايتکار امنيتی رژيم، از گله های پاسدار و بسيجی گرفته تا مزدوران بدنام و رسوای وزارت اطلاعات و ساير ارگانهای رسمي و غير رسمی سرکوب، قرار گرفته اند. اقدامات سرکوبگرانه رژيم تنها متوجه منتقدان و مخالفان رژيم نيستند، بلکه تمامی اقشار جامعه، دانش آموزان، دانشجويان، کارگران، روزنامه نگاران، وکلای دادگستری و … را در برمی گيرند. زندان ها پر از افرادی است که تنها جرم شان انتقاد به وضعيت وخيم اقتصادي، عدم وجود سيستم های درماني، افزايش سرسام آور قيمت مواد غذايي و ساير مشکلات اجتماعي است و به همين خاطر مورد شکنجه و تجاوز و حتی اعدام قرار مي گيرند.

تنها در يک مورد در عرض سه روز آخر ماه ژانويه 2013 در تهران دوازده روزنامه نگار دستگير شده اند. سازمان "گزارشگران بدون مرز" در بيانيه ای در اين مورد خواهان "توقف فوري بازداشت هاي خودسرانه و فزاينده روزنامه نگاران در ايران" شده است. پيامدهای ناشی از انزوای سياسي رژيم و تحريم های بين المللي سردمداران رژيم را آنچنان دچار وحشت کرده است، که همواره خواهان اعمال خشونت بيشتر و بدون هيچگونه ترحم در برخورد با انتقادات می شوند.

اما علت اصلی اين بيرحمی و سرکوب وحشيانه چیست؟ دلیل اول آنرا می توان در عدم پذيرش اين رژيم قرون وسطايي در ميان اقشار گسترده مردم ايران دانست. مردم ايران آنچنان دست ردی بر سينه رژيم آخوندی زده اند که حتی ارگان سرکوبگر "سپاه پاسداران" هم به هراس رژيم از مردم اعتراف می کند که، نارضايتي موجود در جامعه ايران بزودی می تواند منجر به شورش و تظاهرات شود. یکی دیگر از دلايل ترس و وحشت رژيم، گسترش قيام های مردمی در ساير کشورهای منطقه برای آزادی و دموکراسی و عدم پذيرش رهبری واپسگرايانه در اين کشورها است. در مورد سقوط رژيم های ديکتاتوري در مصر، ليبی، تونس و يمن، خامنه اي می گويد: " اين يک خطر بزرگي براي ماست که در اين کشورها سيستم های سياسي به سبک کشورهای غربي با نام دموکراسي بر سر کار بيايند ... نخبگان ديني بايد کنترل اين کشورها را در دست بگيرند." تمامی تلاش های رژيم برای بهره برداري ارتجاعي از قيام های مردم منطقه در جهت اهداف بنيادگرايانه خود تا کنون با شکست مواجه شده اند. هراس از گسترش دامنه اين قيام ها به ايران و تأثيرپذيری مردم ايران از دستاوردهای مردم اين کشورها خواب خوش را از چشم سردمداران رژيم ربوده است. رژيم جمهوري اسلامي در حال از دست دادن حوزه نفوذ خود در منطقه است. متحدان اصلي رژيم، بشار اسد در سوريه و مالکی در عراق، در سراشيب سرنگونی قرار دارند و بسياری از تحليلگران بر اين باورند که اينک نوبت سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي در ايران فرارسيده است.
 تلاش هاي رسواي رژيم ضد بشری جمهوری اسلامی برای دستيابي به سلاح هسته اي  و عدم انعطاف پذيری در جريان مذاکرات در مورد تأسيسات هسته اي باعث انزواي بيش از پيش رژيم شده است. در حاليکه سوء مديريت و فساد اقتصادي، باند بازي و رشوه خواری، دزدی های کلان سران رژيم و خانواده های آنها کشور ثروتمند ايران را دچار بحران اقتصادی کرده است، سردمداران رژيم با شيادی تلاش می کنند که تحريم های بين المللی را عامل اصلی اين نابساماني معرفي کنند. آخوندها دسترسي به بمب اتمی را تضمين بقای رژيم خود می دانند. آیا مجموعه عظیم تسلیحات جنگی رژیم شاه ،توانست  جلوی سقوط شاه را  بگیرد ؟

در کنار انزواي بين المللي وضعيت درونی رژيم هم آشفته تر از هميشه است. ناتوانیهای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، منجر به جنگ قدرت ميان باندهای گوناگون و درگيري های دروني جناح های مختلف رژيم در اين روزها به اوج خود رسيده اند. روزي نيست که گروهي از دزدان حاکم بر عليه گروه ديگری از دزدان حاکم بر سر دزدی بيشتر افشاگری نکند. جنگ گرگ ها در درون دولت اسلامي و مجلس اسلامی و دادگستری اسلامی آنچنان بالا گرفته است که ولی فقيه رژيم آشکارا هشدار می دهد: " هر کسی که اختلافات را به سطح افکار عمومي بکشاند و باعث تداعی احساسات مردم شود، خائن است." حتی بين خامنه ای و رئيس جمهور اسلامي منتخب خودش هم اختلاف و رويارويي بوجود آمده است. برای جلوگيری از بالا گرفتن اختلافات خامنه ای در يک مورد به مجلس اسلامی دستور داد که از استيضاح رئيس جمهور صرف نظر کند.

در خرداد ماه ١٣٩٢ قرار است که بار  دیگر انتخابات ریاست جمهوری بر گذار شود. صرف نظر از اينکه اين بار خامنه ای چه کسي را از کدامين جناح رژيم برای اين مقام انتصاب می کند، او قادر به حل مشکلات بيشمار کشور نخواهد بود. درگيري های جناحی بيش از پيش شدت خواهند گرفت. همه شواهد نشان می دهند که سال ١٣٩٢ برای مردم ايران سال تعيين کننده ای خواهد بود

رژيم پوسيده جمهوری اسلامی در سراشيب سقوط است. عمر اين رژيم به پايان رسيده است. ملاها باید بروند. در چنين شرايطی ما بايد از جامعه جهانی و بويژه از کشورهای اروپايي بخواهيم که از مماشات و سازش با رژيم آخوندی دست برداشته و از جنبش مردم ايران بر عليه ديکتاتوری حمايت کنند. بنابراین، سیاست جدیدی  باید آغاز  شود ، که از واقعیات و تجارب گذشته  درس گرفته  باشد .
به همین خاطر :
 نه به جنگ، نه به مماشات!
آری برای تغییر دموکراتیک در ایران!

- پشتیبانی از مردم ایران برای یک ایران آزاد و دموکراتیک!
- همه احکام اعدام باید فورا متوقف شود!
- آزادی برای همه زندانیان سیاسی!
- آزادی برای همه کارگران زندانی و فعالین کارگری در ایران!
- آزادی، سکولاریسم و دموکراسی برای ایران!
- قطع روابط تجاری  با آخوندها!
- تقویت تحریم ها و تحریم نفتی علیه رژیم در تهران!
- قطع هر گونه  دیالوگ با رژیم ، و  حمایت از اپوزیسیون سکولار!
- مرگ بر جمهوری اسلامی ایران!

  کانون ایرانیان آزادیخواه مونیخ 
Münchener Verein für die Freiheit im Iran  
Munich association for the freedom in Iran     
Iraniyanemunich.blogspot.com                                  Iraniyanemunich@Yahoo.de

Protestaktion
Deutschland / München
02 März 2013 


Gegen die Menschenrechtsverletzungen im Iran
Solidarität mit der iranischen Bevölkerung für
Freiheit und Demokratie
Das Mullah-Regime muss weg!

Vor vier Jahren (2009) hat der Betrug bei den Präsidentschaftswahlen die heftigsten Proteste der iranischen Bevölkerung seit der islamischen Revolution im Jahre 1979 ausgelöst. Millionen Menschen gingen auf die Straße und protestierten gegen das Mullah-Regime. Das Regime, das in Angst und Schrecken versetzt worden war, reagierte mit massiver Repression und oftmals tödlicher Gewalt gegen friedliche Demonstranten. 

 

Seit dieser Zeit schlägt das Regime um sich und geht mit brutaler Härte gegen jegliche Kritik vor. Tausende Regimegegner im Iran bekamen während der letzten vier Jahre die Härte der Sicherheitskräfte zu spüren. Von staatlichen Repressionsmaßnahmen sind nicht nur die Regimekritiker, sondern alle Schichten der Gesellschaft u.a. Studenten, Journalisten, Rechtsanwälten und Arbeiter betroffen. Die Gefängnisse sind überfüllt mit Menschen, die sich kritisch über die immer schlechter werdende wirtschaftliche Lage, den Mangel an Gesundheitsvorsorge oder die maßlose Verteuerung der Lebensmittel geäußert haben und deswegen mit Folter, Vergewaltigung oder Hinrichtung rechnen müssen.
   
Allein in der iranischen Hauptstadt Teheran sind innerhalb von drei Tagen (28-30 Januar 2013) zwölf Journalisten/innen festgenommen worden. Die Organisation „Reporter ohne Grenzen“ (RoG) fordert: „Der Iran solle unverzüglich mit den willkürlichen und zunehmenden Verhaftungen von Journalisten aufhören“. Die Folgen des Wirtschaftsembargos machen die Machthaber im Iran nervös. Die Regime-Funktionäre fordern Konfrontation mit aller Härte und ohne jegliches Mitleid. Willkürliche Festnahmen, körperliche Misshandlungen wie Schläge, Folter, Vergewaltigung und öffentliche Hinrichtungen stehen auf der Tagesordnung.
Aber was ist der Grund dieser Brutalität und gnadenlosen Repression? Der erste Grund ist die Ablehnung des Regimes in weiten Teilen der iranischen Bevölkerung. Selbst die Revolutionsgardisten haben inzwischen die Befürchtung, dass  die Unzufriedenheit in der iranischen Gesellschaft bald zu Aufständen und Protesten führen können. Deshalb versucht das Regime, durch die massive Repression, die Bevölkerung einzuschüchtern. Der zweite Grund ist die Angst vor Aufständen für Freiheit und Demokratie in der Region und Ablehnung der fundamentalistischen Führung des Regimes. Mit Hinweis auf den Sturz der Regime in Ägypten, Libyen, Tunesien und Jemen sagte der oberste Staatsführer Khamenei : "Das wäre eine große Gefahr, wenn in diesen Ländern politische Systeme nach westlichem Vorbild im Namen der Demokratie an die Macht kämen" und "die religiöse Elite muss die Kontrolle über diese Nationen in die Hand nehmen".  Der Versuch, diese Aufstände für fundamentalistische Zwecke des Regimes auszunutzen, ist gescheitert. Die Angst, diese Aufstände könnten die Bevölkerung im Iran beeinflussen, beschäftigt das Regime Tag und Nacht und es verliert seinen Einfluss in der Region. Die neu gewählten Regierungen distanzieren sich vom Iran. Die wirtschaftlichen Sanktionen und das Öl-Embargo  verhindern, dass das Regime seine Verbündeten mit Geld und Waffen versorgen kann. Seine wichtigsten Verbündeten in Syrien (Bashar Assad) und im Irak (Ministerpräsident Maleki) verlieren ihre Macht und sind dem Untergang nahe. Es wird behauptet, dass die Mullahs im Iran die nächsten sein werden.
Mit ihrer kompromisslosen nuklearen Aufrüstung hat sich die iranische Führung nicht nur viel Ärger mit dem Westen eingehandelt, sie ist auch international total isoliert. Die gegen das iranische Regime verhängten Sanktionen haben das ölreiche Land in eine Wirtschaftskrise geführt. Die nationale Währung verlor binnen Monaten ein Drittel an Wert. Kann die Atombombe das Regime vor seinem Sturz schützen? Hat die enorme militärische Aufrüstung den Schah vor seinem Sturz schützen können?
Intern ist das Regime mehr denn je zersplittert. Die Konflikte, die durch die wirtschaftlichen und gesellschaftlichen Probleme entstanden sind, führen dazu, dass die Funktionäre des Regimes täglich gegen einander vorgehen und sich gegenseitig der Korruption beschuldigen und Skandale aufdecken. Die unverkennbaren Differenzen und Machtkämpfe innerhalb der iranischen Staatsführung und innerhalb der Regierung, der Justiz und dem Parlament haben Khamenei zu folgender Warnung veranlasst: „Jeder, der Streitigkeiten öffentlich austrägt und dabei in der Bevölkerung Emotionen hervorruft, ist ein Verräter.“. Die offene Konfrontation zwischen Khamenei und dem von ihm gewählten Staatspräsident Ahmadinejad ist nur ein Beispiel. Um weitere Eskalationen zu verhindern, hat Khamenei dem Parlament befohlen auf die Befragung des Präsidenten, die am 14. November 2012  von 77 Abgeordneten beantragt worden war, zu verzichten.
Im Iran werden am 14. Juni 2013 wieder “Präsidentschaftswahlen” veranstaltet. Präsident Mahmud Ahmadinedschad muss abtreten, weil er laut Verfassung nicht ein drittes Mal kandidieren darf. Derzeit ist völlig unklar, wen Khamenei diesmal zum Präsidenten ernennen wird. Wird es ein Hardliner und Fundamentalist sein oder ein Regimetreuer Reformist? Egal wer dieses Mal vom Khamenei zum Präsidenten ernannt wird, der neue Mann wird nicht in der Lage sein, die enormen Konflikte des Landes zu lösen. Dies wird erneut zu Konflikten zwischen dem Machthaber und den Regimegegnern führen. Viele rechnen mit Aufständen und Protestaktionen, die zum Sturz der islamischen Republik im Iran führen könnten. Auf jeden Fall wird das Jahr 2013 politisch sehr spannend für den Iran werden.
Zusammengefasst, deutet alles darauf hin, dass das Mullah-Regime im Iran wackelt und sein Sturz nicht mehr lange dauern wird. Das Regime ist am Ende. Die Mullahs müssen gehen.
In dieser ernsthaften Situation,  müssen wir uns an die Weltöffentlichkeit und europäischen Politiker wenden und fordern, die iranische Bewegung gegen das diktatorische Regime zu unterstützen.
Deshalb muss eine neue Politik geschaffen werden, die Konsequenzen aus den Tatsachen  und Erfahrungen zieht. Daher fordern wir:

Nein zum Krieg, Nein zur Beschwichtigungspolitik
Ja zum Demokratischen Wandel im Iran!

-          Unterstützung der Menschen im Iran für einen freien und demokratischen Iran!
-          Alle Todesstrafen müssen sofort abgesetzt werden!
-          Freiheit für alle politischen Gefangenen!
-          Freiheit, Säkularismus und Demokratie für Iran!
-          Keine Geschäfte mit dem Mullah-Regime!
-          Verschärfung der Sanktionen und Ölembargo gegen das Regime in Teheran!
-          Kein Dialog mit dem Regime, sondern Unterstützung der säkularen Opposition!
-          Nieder mit der Islamischen Republik Iran!

Münchener Verein für die Freiheit im Iran                  
Munich association for the freedom in Iran
Iraniyanemunich.blogspot.com                             Iraniyanemunich@Yahoo.de